.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
نذری که برآورده شد
رسولی عمارلویی
نذری که برآورده شد

کلاردشت / رسولی عمارلویی: ده سالی هست که دهه اول محرم را برای ادای نذرم به بست می نشینم تانذرم مقبول درگاه خدای خدای سبحان وکرامت سالارشهیدان قرار بگیرد، بلکه مشکل درونی ام باگرفتن حاجت از امام حسین (ع) تسکین پیداکند !. البته نذرمن منحصر به عاشورا نبود !. ازبسکه درگرفتن حاجت عجله دارم درمناسبت های دیگر مذهبی مانند شب های قدر ماه مبارک رمضان، ایامشهادت وتولد امامان معصوم (ع)، اعیاد فطر، قربان، روز عرفه نذر می کنم تا شاید حاجتم را بگیرم وحالا این خواسته برایم تکراری شده. بطوری که گاهاً بدبینی ونا امیدی به سراغم می آیند وبه همه چیز شک می کنم. ولی قول پروردگارعالم درآیه ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَکُمْ به من این امید را می دهد. که نذرم برآورده خواهد شد.

نذر من درمحرم سال 92 نسبت به سال های قبل متفاوت بود. درنذرهای گذشته، مبلغی را تعیین می کردم تا درصورت گرفتن حاجت آن مبلغ را به طریقی اداکنم. ولی امسال پول وجنس درکار نبود.

این بار تصمیم گرفتم چهل روز سکوت کنم. همین سکوت نذر من باشد تا بلکه گرفتار تهمت ودروغ نشوم !. تنها درحد احوال پرسی با دوستان و مردم حرف بزنم. ازناسزا، توهین، تهمت، غیبت وتعریف وتمجید نابجا پرهیز کنم. تا حاجتش را از خدا وامام حسین (ع) در روز عاشورا بخواهم.

ازآنجایی که ماه ذی الحجه 29 روزه بود، از سی ام ذی القعده نیت کردم، تا روز عاشورا که روز پایانی نذرم باشد.

چهل روز درحد احوال پرسی وصحبت های معمولی بامردم و قوم وخویش گذشت. سعی می کردم ازکسانی که بابحث های سیاسی آدم را به گناه وغیبت وا می دارند، دوری کنم. برای من که کارم ناسزا وگفتن دروغ وتهمت به این وآن است خیلی سخت بود !،

ظاقتم طاق شده بود، ازاینکه نمی توانستم وراجی وغیبت کنم. ناراحت بودم. شاید نگرفتن حاجت ما آدم ها همین بی اخلاقی ها باشد که خودمان از آن بی خبریم !.

روزعاشورای حسینی آخرین روز نذر من بود. مثل همه آن هایی که برای گرفتن حاجت شان لحظه شماری می کردند، من هم منتظر شدم.

جواب نذرم را گرفتم

روز عاشورا همه به امامزاده حقانی آمده بودند !. خیلی ها برای گرفتن حاجت وقبول شدن نذرشان اشک می ریختند و التماس دعا داشتند. یک لحظه در شک وتردید فرو رفتم. دقایقی بعد چشمانم سنگین شد !. لحظاتی درخواب وبیداری بودم که یکی به من نزدیک شد وگفت : هنوز آدم نشده ای هر وقت آدم شدی بیا !.

چشمانم را باز وبسته کردم. سرم را به چپ وراست تکان دادم. استغفار گفتم وسه مرتبه صلوات فرستادم. مطمئن شدم حاجتم همین هشداری بود که روز عاشورا گرفته ام. حالا وظیفه ام سنگین تر وسخت تر شده است. اگر نذر سکوت من بدون حاجت بود !. حالا حاجت بزرگتری نصیب من شده است. وآن اینکه بعد از 60 سال فهمیدم هنوزآدم نشده ام !.

خدایا !، کمکم کن تا به توانم آدم بشوم.


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 3.042 seconds.